ارائه مدلی برای اکتشاف این ماده معدنی که بتواند در مناطق مختلف کارائی داشته باشد، امکانپذیر نمی باشد و لذا نمی توان از یک روش خاص به عنوان مطلوب ترین روش اکتشاف کرومیت نام برد و بر این اساس به برخی روشهای کلاسیک اکتشاف که در رابطه با کرویت در ایران مورد استفاده قرار گرفته و یا امکان استفاده ازآن برای پی جوئی و اکتشاف کرومیت وجود دارد، میپردازیم.
الف – روشهای ژئوفیزیکی
در اینجا به برخی روشهای عمده ژئوفیزیکی که برای اکتشاف کرومیت مورد استفاده قرار میگیرد و در کانسارهای کرومیت ایران نیز به کار گرفته شده است و یا امکان به کارگیری آن وجود دارد، اشاره خواهیم کرد.
– روشهای مغناطیسی:
خاصیت مغناطیسی هر سنگ از جمله کرومیت در مرحله اول به مقدار منیتیت همراه با آن بستگی دارد، گرچه از نظر ژنتیکی رابطه نزدیکی بین کرومیت و منیتیت وجود دارد اما ترکیب کریستالیزه شده اولیه منیتیت نشان دهنده این مطلب است که منیتیت به همراه گابرو در بالا و کرومیت همراه با دونیت در تودههای بازالتی قرار میگیرند، بنابراین تفاوت اولیه در مغناطیسی شدن قابل توجیه است. کرومیت واقع در ناحیه بالایی یک توده سنگ قلیائی خاصیت مغناطیسی بیشتری از سنگ کرومیت واقع در ناحیه لایههای پائینی دارد. شکل دیگر استفاده از خاصیت مغناطیسی در صورتی است که توده کرومیتی دارای خاصیت مغناطیسی بالا ولی سنگ مادر دارای خاصیت مغناطیسی کم باشد.
شرایط کاربردی روش مغناطیسی در اکتشاف تودههای کرومیت زمانی مشکل میشود که اختلاف شدید خاصیت مغناطیسی در سنگهای مادر وجود داشته باشد، که در این صورت جداسازی آنومالیهای حاصله و ارتباط دادن آنها با توده معدنی مشکل میباشد، دراین روش علاوه بر دستیابی مستقیم به ماده معدنی میتوان توسط این روش وضع تکنونیکی و زمین ساختی منطقه راروشن نمود و به طور غیرمستقیم توده معدنی را اکتشاف نمود، در پیمایش مغناطیسی باید با فاصلههای کوتاه (تقریباً ۲۰ متر)، منطقه شبکه بندی شود و در صورتی که آنومالی مشاهده شود، فاصله باز هم کمتر انتخاب شود.
این روش در سالهای گذشته در مناطق فاریاب، اسفندقه و برخی مناطق در سبزوار (سفید میدان) مورد استفاده قرار گرفته است.
– روش ثقل سنجی :
متوسط چگالی توده کرومیت برابر ۳gr/cm 5/4 میباشد که به طور نسبی به میزان قابل توجهی از دویتها که دارای چگالی ۳gr/cm 35/3 و سرپانتین با چگالی نسبی ۳gr/cm5/2 بیشتر است، این روش در صورتی کاربرد دارد و مؤثر است که توده کرومیتی به صورت یکپارچه وجود داشته باشد و در صورتی که توده کرومیتی به شکل پراکنده در درون سنگ مادر قرار گرفته باشد، هرگز توجیه روشن و مشخصی از آنومالیهای حاصله نمی توان به دست آورد. بعلاوه به علت چگالی کم تودههای سنگ مادر و درصد کم ماده معدنی (کرومیت)، تغییر و تفسیر انومالی حاصل از این روش، ممکن است با اشکالاتی همراه باشد، چون ممکن است آنومالی حاصله ناشی از اختلاف چگالی اولیه سنگها و یا اختلافها ناشی از عمل سرپانتینتیزاسیون باشد، مشکل دیگر در مورد این روش، تغییرات شاید توپوگرافی است که در مواردی اصلاً کاربرد روش ثقل سنجی را غیرممکن میسازد. درسالهای اخیر از این روش در مناطق فاریاب و اسفندقه استفاده شده، اگر چه نتوانسته است به طور کامل جوابگوی مشکلات موجود در رابطه با اکتشاف این ماده معدنی باشد.
ب- روشهای ژئوشیمیایی :
روشهای ژئوشیمیایی را در مراحل مختلف پی جوئی و اکتشاف منابع معدنی میتوان به کار بست، غلظت عادی کروم در محیطهای مختلف بین ppm 1000 – 5 متغیر است و غلظتهای بیش از این مقدار، ممکن است نشانه ای از کانی سازی کروم باشد.
در پی جوئیهای ژئوشیمیایی این ماده معدنی میتوان از عناصر ردیاب و نشانه استفاده کرد، در مورد کروم میتوان از عناصر Ni، Co و Cu در سنگهای اولترابازیک به عنوان عناصر ردیاب کروم نام برد و همچنین به عنوان عنصر نشانه کروم در کانسارهای فوق باز یک از pt، Cr و Ni نام برد که با توجه به کمیابی pt و وجود Ni در گروه عناصر کم یاب، Cr به عنوان عنصر نشانه اصلی به کار میرود، نقش عنصر کروم (Cr) در کانسارهای غنی از کروم در محیطهای گیاهی به عنوان معرف بسیار خوب و در محیط رسوبات رودخانه ای و خاک خوب میباشد. البته باید به این نکته توجه داشت که اکتشافات ژئوشیمیایی دخالت چندان موثری در یافتن مکانهای منیرالیزه نمی تواند داشته باشند.
ج – بررسی ویژگیهای خاص زمین شناسی
تقریباً در همه جای کره زمین، کانسارهای کرومیت در کمربندهای افیولیتی یافت میشوند، در مقیاس یک کمپلکس افیولیتی، چنین به نظر میرسد که بیشتر کانسارهای کرومیت در حدود m 1000 – 500 زیر گابروهای لایه ای قرار دارند و اغلب در مرز دونیت – هارزبورژیت دیده میشوند، لذا مهمترین اصل در اکتشاف کرومیت توجه به این مطلب است که این ماده معدنی همیشه در سنگهای اولترابازیک که به کمپلکسهای اولترامافیک – گابرو تعلق دارد یافت میشود (البته نواحی بسیاری زیادی ازسنگهای اولترامافیک وجود دارند که تاکنون کرومیت در آنها یافت نشده است) و در عین نکته دیگری که در اکتشاف کانسار اهمیت زیادی دارد و هیچ اشتباهی نباید در این مورد رخ بدهد، مشخص کردن شکل هندسی کانسار (لایه ای یا عدسی شکل بودن توده کرومیت) میباشد. تودههای معدنی کرومیت بیشتر در محل اولیه خود است و چندان تغییر مکانی درآنها ایجاد نگردیده است، کانیهای کرومیت درمحدوده معینی قابل پی جوئی هستند، به عنوان مثال کانه کرومیت غالباً در سنگهای پریدوتیتی به خصوص دونیت و سرپانتنیت که از سنگ دونیت مشتق شده است، یافت میشود، این همراهی ضمن آنکه از نظر سنگ شناسی دلیل خاصی دارد، از نظر اکتشافی هم حائز اهمیت است. در ادامه به برخی شرایط که دراکتشاف این ماده معدنی لازم است به آن توجه شود، اشاره خواهیم کرد.
۱- نقش مطالعه دقیق تکتونیک منطقه در اکتشاف تفصیلی بسیار مهم میباشد، زیرا ممکن است فرایندهای تکنونیکی از جمله گسل ها، تودههای کرومیتی را در مکانهای غیرپیش بینی شده قرار داده باشد.
۲- از نظر اکتشافی توجه به ژنر کانسار کرومیت و ارتباط آن با سنگهای درونگیر اهمیت زیادی دارد، چرا که ارتباط ژنتیکی کروم با سنگهای اولترابازیک یکی از راههای مناسب برای پی جوئی این ماده معدنی میباشد.
۳- گسلهای ترانسفورم قدیمی نیز مکان مناسبی برای اکتشاف محسوب شده و لازم است که تمرکز کاوش در زونهای مجاور یا تبدیل سری اولترابازیک به گابرو، انجام شود.
۴- برای برنامه ریزی اکتشافی و هدایت اکتشافات بر روی توده اولترامافیکی در برگیرنده کانسارهای کرومیت، اولاً باید چینه شناسی سنگهای اولترامافیک و مافیک وابسته به آن را مورد توجه قرار داد و ثانیاً به شناخت ارتباط چینه شناسی واحدهای مختلف ردیف افیولیتی و ترتیب تقدم و تأخر آنها و بازسازی لیتواستراتیگرافی تمام واحدها پرداخت.
۵- وجود گسلها، پدیده سرپانتینیزاسیون در منطقه و وجود رگههای منیزیت در پاره ای موارد میتواند مهندس اکتشاف را به سمت وجود یک ناهمگنی مکانیکی در درون تودههای اولترامافیک که میتواند کرومیت باشد، رهنمون شود، البته این نتیجه گیری به صورت قطعی نمی باشد.
۶- دانستن پاراژنز کانیهای ثانویه اطراف گسلها نیز میتواند در ردیابی رگههای کرومیت موثر باشد.
البته باید به این نکته توجه داشت که نمی توان از یک روش خاص به عنوان مطلوب ترین روش اکتشاف نام برد، بلکه مجموعه ای ازروشها و عملیات اکتشافی و تجربی است که با توجه به وضعیت زمین شناسی، موقعیت گستلها، تغییر شکلها و عوامل مختلف دیگر میتوانند به عنوان مطلوب ترین روش به کار میروند، مجموعه این روشها در موارد مختلف و بسته به شرایط زمین شناسی، تکنونیکی، تکنولوژی، بزرگی و کوچکی توده ماده معدنی و مسائل اقتصادی میتوانند تغییر نمایند.